دندانپزشکی و سلامت دهان

مهم ترین مشکلات نوجوانان + راه حل

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۴ دقیقه تاریخ نگارش: ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۵:۳۹
تعداد رای‌دهندگان:
۱۶
۳.۳

یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های والدین مشکلات نوجوانی فرزندانشان است. دوران نوجوانی حساس‌ترین دوره‌ای است که هرکسی می‌گذراند و رفتار صحیح با نوجوان آینده او را رقم می‌زند.

نوجوانی دوره بسیار حساسی از زندگی هر فرد است، دورانی پر از نوسانات خلقی، احساسی و تحولات جسمی، احتمالا چندان به یاد ندارید که خودتان در دوره نوجوانی چه تغییراتی داشته‌اید؛ به همین دلیل است که درک کاملی از حالات فرزندتان ندارید و برای شما عجیب و کلافه‌کننده است! اما باید بدانید که این دوره برای تمام نوجوان‌ های دیگر دنیا با فراز و نشیب‌های زیادی طی همراه است و مسلما نقش والدین در این دوران بسیار پررنگ و حیاتی است.

از دید کارشناسان، 12 تا 18 سالگی دوره نوجوانی محسوب می‌شود که اوج آن برای دختران 12 تا 14 سال و برای پسران 14 تا 15 سال است؛ دوره‌ای که به بلوغ می‌رسند و تغییرات بلوغ در آن‌ها پدیدار می‌شود. اگر فرزندی در این بازه سنی داشته باشید، خوب می‌دانید که چه تنش‌ها و چالش‌هایی در این دوران پیش می‌آید و حل آن از اهمیت زیادی برخوردار است.

در این مقاله به مهم‌ ترین مشکلات نوجوانان و راه‌ حل آن می ‌پردازیم.

 

تحولات افراد در دوران نوجوانی

در دوران نوجوانی پر‌التهاب‌ترین تحولات جسمی و روحی رخ می‌دهد. برای حل مشکلات نوجوانان، ابتدا باید به خوبی آن‌ها را بشناسید و با تغییرات روحی و جسمی‌شان آشنا باشید.

 

♦ مهم‌ترین تغییرات دوران نوجوانی

تغییرات دوران نوجوانی

1. تغییرات جسمی در دوران نوجوانی

در این دوره رشد بدن شامل عضلات و استخوان‌ها تکمیل می‌شود، اشتها افزایش پیدا می‌کند، تن صدا تغییر می‌کند و قد به حداکثر رشد می‌رسد.

با پا گذاشتن در دوره نوجوانی، دختران به مرور متوجه رشد سینه‌هایشان می‌شوند و به مرور در ناحیه اندام تناسلی و زیربغل‌ها، مو رشد می‌کنند.

همچنین پسرها شاهد رشد مو در ناحیه پشت‌لب، صورت، اندام تناسلی و زیربغل‌ها هستند.

 

2. تغییرات روحی در دوران نوجوانی

دوران نوجوانی، آغاز تغییرات روحی برای پا گذاشتن به بزرگسالی است، برخی تغییرات روحی که در نوجوانی تجربه می‌شود را در ادامه خواهیم گفت:

 

افراد در دوره نوجوانی:

  • زود عصبانی می‌شوند.
  • زود گریه می‌کنند.
  • احساس غرور در آن‌ها پررنگ‌تر می‌شود.
  • تمایل به استقلال دارند .
  • تمایل به پذیرش مسئولیت و بیرون آمدن از دوره کودکی دارند.
  • بین شیطنت‌های کودکی و پختگی بزرگسالی دچار دوگانگی می‌شوند.
  • سعی می‌کنند صاحب‌نظر شوند.
  • در مقابل عقاید و نظریه‌های بزرگسالان قدعلم می‌کنند.
  • تمایل به حضور بیشتر در جامعه دارند.
  • میل دارند با دوستانشان وقت بگذرانند.
  • در منزل تمایل به تنهایی دارند.
  • سعی می‎‌کنند در گروه‌های هواداری قرار بگیرند (هواداران سبک موسیقی خاص، تیم فوتبال خاص یا...)
  • نیاز به محبت دارند.
  • نیاز به حس ارزشمندی و موفقیت دارند.

 

3. تغییرات عاطفی دوران نوجوانی

تغییرات عاطفی نوجوانی

در آغاز نوجوانی، میل به دوست داشته شدن و پذیرفته شدن در نوجوان افزایش پیدا می‌کند؛ او متوجه جذابیت جنس خود می‌شود و سعی می‌کند توجه بیشتری جلب کند. به همین دلیل در این سن، نوجوانان زمان بیشتری را برای ظاهر خود می‌گذارند. همچنین به مرور متوجه می‌شوند که تمایل دارند از طرف جنس مخالف، دوست داشته شوند و کسی را دوست بدارند؛ این تغییرات عاطفی، عامل مهم‌ترین ضربه‌هایی است که نوجوانان در این دوره می‌بینند.

همزمان با تغییرات عاطفی، ممکن است احساس گناه در نوجوان پیدا شود که بسیار آسیب‌زاست؛ چرا که او امروز میل دارد تابو‌هایی که در سال‌های قبل برایش ساخته شده را تجربه کند و بابت این میل، خودش را سرزنش می‌کند.

 

4. تغییرات جنسی دوران نوجوانی

دوران نوجوانی تغییرات هورمونی و تکمیل فرایند رشد جنسی، موجب پیدایش میل جنسی می‌شود. اغلب نوجوانان میل دارند با بدن خود بیشتر آشنا شوند و به میل جنسی خود به چشم یک حس ناشناخته که نیاز به کشف دارد، نگاه می‌کنند. با تغییرات جنسی نیز ممکن است نوجوان به علت تمایلات خود احساس گناه کند.

 

5. مشکلات نوجوانان

در پی بروز این تغییرات، مشکلاتی نیز به وجود می‌آید که ممکن است فرزند دلبند شما با آن مواجه شود و یا شما در ارتباط با نوجوان خود به مشکل بخورید. در هرحال دیگر خبری از آن کودک مطیع نیست و کم‌کم ساخته شدن ساختار شخصیتی نوجوان، باعث‌شده که او احساس کند باید خودی نشان دهد!

 

♦ مهم‌ترین مشکلات نوجوانان و راه حل آن

مشکلات نوجوانان

1. احساس منفی نسب به خود

در این دوره ممکن است نوجوانتان نسبت به ظاهر خود حساس‌تر شود. حس کند زیبا نیست یا اندام غیر‌متناسبی دارد.

 

• راه‌ حل احساس منفی نوجوان نسبت به خود

والدین نقش پررنگی در ایجاد اعتماد به نفس فرزندان دارند؛ از فرزندتان تمجید کنید و سعی داشته باشید منتقل‌کننده حس مثبت نسبت به او باشید.

 

2. ترس و نگرانی از پذیرش مسئولیت و شکست

در این دوره فرزند شما میل دارد مسئولیت‌های مختلفی بگیرد و خود را اثبات کند؛ اما با بی‌اعتمادی شما، دچار ترس از مسئولیت و ترس از شکست می‌شود. شما باید بپذیرید که فرزندتان پا به دوره جدیدی گذاشته و باید تجربیات جدیدی هم به دست بیاورد.

 

• راه‌ حل احساس ترس و نگرانی نوجوان

به فرزندتان مسئولیت بدهید. به او یادآوری کنید که به توانایی‌هایش ایمان دارید؛ اما حتی اگر در اجرای آن مسئولیت، تاخیری افتاد (از واژه شکست استفاده نکنید) همچنان کنارش هستید تا با کمک او، موانع را از سر راه بردارید. زمانی که فرزندتان از پس انجام ماموریتی برنیامد و یا مشکلی ایجاد شد، او را مقصر ندانید و سرزنش نکنید، بلکه از او بخواهید هم‌فکری کند تا با هم مشکل را حل کنید.

 

 

3. مشکلات تحصیلی

در این دوره به دلیل بعضی تحولات، تمرکز نوجوان از درس برداشته می‌شود و ممکن است شاهد افت تحصیلی وی باشید. همچنین به دلیل بدخلقی احتمالی، ممکن است با برخی معلمان نیز به مشکل بخورد و از درس فاصله بگیرد.

 

• حل مشکلات درسی نوجوانان

در چنین شرایطی باید در فرزند نوجوان خود، انگیزه پیشرفت تحصیلی ایجاد کنید. او را تشویق کنید که هدفی را معین و برای رسیدن به آن تلاش کند، با معلمان او صحبت کنید. حامی نوجوان خود باشید و در عین حال از معلمان او بخواهید با درک بیشتر از شرایط روحی دوره نوجوانی شاگردانش، با ملاطفت بیشتری با آن‌ها برخورد کند.

گاهی برای موفقیت تحصیلی، می‌توانید انگیزه‌‌سازی کنید. مثلا به نوجونتان بگوییدکه اگر معل کارنامه پایان سالش، بالای 19 باشد، برایش فلان هدیه را می‌خرید یا اگر در فلان درس پیشرفت کند، وسیله‌ای را که مدتی است نیازش دارد را هدیه می‌گیرد!

حواستان باشد این جایزه‌ دادن‌ها نباید افراطی باشد و فرزندتان باید بداند که در این دوره، یکی از مهم‌ترین وظایفی که برعهده اوست، ادامه تحصیل است.

 مشکلات تحصیلی نوجوانان

 

4. رابطه زیاد با دوستان

در این سن، نوجوان علاقه دارد در گروه‌های دوستانه قرار بگیرد و بیشتر وقتش را با دوستانش بگذراند، اما این نگرانی برای والدین وجود دارد که این دوستان چه خطراتی می‌توانند ایجاد کنند و چطور باید با نوجوانی که علاقه دارد تمام وقتش را با دوستانش بگذارند برخورد کنند.

 

• حل مشکل رابطه زیاد با دوستان

ابتدا باید درک کنید که محیط دوستانه برای فرزند شما، محیط امن‌تری است؛ چون وقتش را با همسالانش می‌گذارند، کسانی که درکش می‌کنند، به دردودل‌هایش گوش می‌دهند، دوستش دارند و کنار هم شاد هستند و به قولی جوانی می‌کنند!

گام اول: نباید وقت گذرانی با دوستان را ممنوع کنید، اما باید نسبت به زمانی که فرزندتان در کنار دوستانش است، محدودیت قائل شوید و طبق قانون و برنامه‌ خاصی رفت‌و‌آمد شود.

 

گام دوم: باید سعی کنید محیط خانواده و مهمانی‌های خانوادگی را برای فرزندتان امن کنید. طبیعتا وقتی به او خوش بگذرد، میل بیشتری برای گذراندن وقت با خانواده دارد.

 

گام سوم: فرزندتان را آگاه کنید که دوستان خوب چه ویژگی‌هایی دارند و از او بخواهید نسبت به دوستانش حساس باشد و کسی را برای دوستی انتخاب کند که برای او دوست فوق‌العاده‌ای باشد. بد نیست کمی از آثار مخرب دوستان بدی که خودتان هم تجربه کرده‌اید به او بگویید و از او بخواهید که راه‌ حل دهد که اگر آن زمان به جای شما بود چه می‌کرد. به این ترتیب، بدون این که در او احساس منفی نصیحت را به‌ وجود بیاورید، کمکش کرده‌اید که نسبت به انتخاب دوستانش با چشم بازتری تصمیم بگیرد.

 

گام چهارم: برای انتخاب نوجوان ارزش قائل باشید و از او بخواهید که در مقابل، او هم تعادلی بین روابطش ایجاد کند تا به مشکل نخورید.

 

گام پنجم: سعی کنید دوستان نزدیک فرزندتان را بشناسید و با خانواده‌ آن‌ها ارتباط برقرار کنید؛ شناخت کافی، باعث می‌شود بتوانید بیشتر اعتماد کنید و یا در صورت نیاز، از فرزندتان بخواهید با درایت خودش، ارتباطش را با برخی از دوستانش کاهش دهد. برای شناخت بهتر می‌توانید گاها به مدرسه او بروید و دوستانش را ببینید و کمی گپ بزنید یا آن‌ها را به منزل یا یک پیک‌نیک دعوت کنید. سعی کنید در ارتباط با نوجوانان، مثل یک  زن یا مرد دانا و نصیحت‌گر برخورد نکنید؛ بلکه برگردید به نوجوانی خود و وارد دنیای نوجوانانه آن‌ها شوید، بخندید، خاطره تعریف کنید، جوک بگویید و جوانی کنید تا هر دو شما لذت ببرید و ارتباط خوبی هم بینتان برقرار شود.

 

 

5. اعتیاد به دخانیت و مواد مخدر در نوجوان

در این سن، اغلب نوجوانان مایلند چیزهایی که را که دست بزرگسالان دیده‌اند و برایشان تازگی دارد را امتحان کنند،. متاسفانه مصرف سیگار، قلیان و مخدر، در این برهه نوجوان شما را تهدید می‌کند.

 

• حل مشکل اعتیاد به دخانیت و مواد مخدر در نوجوان

بهتر است نوجوان را با اعتیاد و تبعات سنگین آن آشنا کنید. فیلم‌های مرتبط با اعتیاد را با مشورت یک مشاور، انتخاب و همراه با فرزندتان تماشا کنید. نباید فرصت دهید مواد اعتیادآور در ذهن فرزندتان تصویر کاذب مثبت پیدا کند. به او هشدار دهید که اگر از نه گفتن بترسد و ادعاهایی مبنی بر اعتیادآور نبودن این مواد را باور کند، خیلی زود اعتیاد تمام زندگی‌اش را ازبین خواهد برد.

اعتیاد به دخانیت و مواد مخدر در نوجوانان

 

6. ارتباط با جنس مخالف در نوجوانان

در این دوره، نیازهای عاطفی، نوجوان را تشویق می‌کند که با جنس مخالف، ارتباط برقرار کند و دوست‌دختر یا دوست‌پسر بگیرد. حتی ممکن است با شنیدن این مسائل از سمت دوستانش حس کند که راه پذیرفته‌شدن در جمع آن‌ها و اثبات صمیمیت و همراهی، داشتن دوستی از جنس مخالف است.

 

• راه حل ارتباط با جنس مخالف در نوجوانان

به او یادآور شوید که علاقه‌اش را درک می‌کنید؛ اما در این سن، این علاقه‌ها باعث اخلال در تحصیل و رسیدن به اهدافش می‌شود. همچنین او را از خطراتی که ممکن است در این مسیر، روح و جسمش را تهدید کند آگاه کنید.

سعی کنید رابطه صمیمانه و پرمحبتی با نوجوانتان داشته باشید و به او عشق و توجه بدهید تا در دیگران به دنبال آن نباشد. در صورت ادامه روابط پرخطر، حتما با مشاور کودک و نوجوان مشورت کنید.

فراموش نکنید لجاجت و تنش، صرفا فرزندتان را از شما دور می‌کند و این فاصله، زمینه‌ساز مشکلات بسیاری است.

ارتباط با جنس مخالف در نوجوانان

 

 

نکات مهم برای حل مشکلات نوجوانان

1. برای فرزندتان مثل یک دوست باشید. بهترین راهی که می‌توانید او را آگاه کنید، این است که موارد مشابه را مثال بزنید و از خود نوجوان بخواهید بهترین راهکار را بدهد و بعد طی یک گفتمان والد و فرزندی، با کمک یکدیگر، بهترین رفتار را نتیجه‌گیری کنید.

 

2.  به نوجوانتان انگیزه دهید و یادآوری کنید که به او اعتماد و ایمان دارید و می‌دانید که ناامیدتان نخواهد کرد.

 

3. به فرزندتان بگویید که در هرشرایطی می‌تواند برای کمک به حل مشکلاتش روی شما حساب کند و مطمئنش کنید که سرزنشش نمی‌کنید تا اگر مسیر خطایی را انتخاب کرد، بتواند سریعا برگردد و از شما کمک بگیرد.

 

4. هرگز با نوجوان مثل یک بازپرس رفتار نکنید؛ سعی کنید به جای بازجویی، صحبتتان را با جملات محبت‌آمیز شروع کنید؛ مثل:

خب عزیزم، امروز چطور گذاشت؟

آیا روز خوبی داشتی؟

دوست‌دارم با دوستانت آشنا شوم، کمی از آن‌ها برایم می‌گویی؟

 

5. با فرزندتان در مورد علاقمندی‌هایش صحبت کنید؛ تیم فوتبال یا فیلم مورد‌علاقه یا... می‌تواند بهانه خوبی برای نزدیک‌تر شدن شما به یکدیگر باشد.

 

6. از او بخواهید زمانش را بین شما، دوستانش، تحصیل و مدرسه تقسیم کند و برخی روزهای خاص را فقط به خانواده اختصاص دهد، به او بگویید دلتان می‌خواهد با هم وقت بگذرانید.

 

7. هرگز فرزندتان را با دیگران قیاس نکنید، این کار عزت‌نفس او را از بین می‌برد.

 

8. اگر او الگویی دارد که مورد پسند شما نیست، سعی کنید به جای مخالفت و دور کردن فرزندتان از خود، نقاط مثبت رفتاری آن الگو را پیدا و با فرزند خود در مورد آن صحبت کنید؛ سپس از نوجوانتان بخواهید که او هم نقاط منفی که احساس می‌کند قهرمان مورد علاقه‌اش دارد را بیان کند، در آخر شما هم او را تایید کنید و نقاط منفی دیگری که به آن پی برده‌اید را مطرح کنید. با این رفتار ضمن احترام به سلیقه فرزندتان، به او یاد داده‌اید که هیچ‌کس کامل نیست و همه، نقاط منفی و مثبتی دارند و باید سعی کند این نقاط مثبت را در خود تقویت و از نقاط منفی، دوری کند.

 

9- به فرزندتان احساس گناه و شرم ندهید، این احساس نه تنها از عادات بد جلوگیری نخواهد کرد، بلکه به روح و روان او آسیب می‌زند و زمینه اختلالات وسواسی را در او ایجاد می‌کند؛ حس دوست داشتن و صلح با خود، انسانیت و نوع‌دوستی را در او تقویت کنید .

 

 

سخن آخر

سعی کنید فراموش نکنید که نوجوانی و چالش‌هایش بخشی از روندی است که فرزند شما باید برای رسیدن به بزرگسالی طی کند. ما در این مقاله به مهم‌ترین مشکلات نوجوانان و راه‌ حل آن پرداختیم تا از عمیق‌شدن مشکلات پیشگیری کنیم و آینده بهتری برای نوجوانان خود بسازیم.

نظراتتان را برای ما ارسال کنید.

 

مهمترین مشکلات خانواده های امروزی و بهترین راه حل

موفقیت در کنکور در زمان کم

امتیاز دهید: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵
در حال گرفتن اطلاعات...
سوال خود را بپرسید
سفارش کالا و خدمات پزشکی
در حال گرفتن اطلاعات...
در حال گرفتن اطلاعات...
نظرات کاربران روی این مقاله
سلوا
۱۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۴

سلام.من یه دختر 14 ساله هستم.تا حالا چندین مشاوره رفتم و همه نصبت به من این نظرو داشتن که من خیلی بیشتر از هم سن و سالانم درک میکنم و بیشتر میتوانم از خودم مراقبت کنم و تصمیمات درست و عاقلانه ای بگیرم. پدر و مادر من وقتی که من 6 سالم بود از هم جدا شدند و من از ان موقع پدرم را ندیده ام. و با مادرم و یک برادر 10 ساله ی لجباز و بی تربیت کنار مادربزرگم زندگی میکنیم.

من خیلیییی زندگی سختی دارم و هر روز بار ها و بار ها و بار ها طعنه میشنوم و کتک میخورم.مادرم اصلا به نیاز های روحی من و احساساتم اهمیتی نمیدهد.یعنی به هیچچچچ کدام از نکاتی که شما گفتید عمل نمی کند.هروقت هم که من میخواهم درمورد اعصابم یا احساساتن چیزی به زبان بیاورم حرفم تمام نشده حرفم را قطع میکند و با طعنه و فحش های خیلی ناراحت کننده مرا پشیمان میکند.مثلا چیزی که معمولا میگوید این است که با قیافه ای بد و مسخره کنان میگوید همه اینا فیلمه.فیلم بازی نکن.ببر صداتو....

من خیلیییی زجر میکشم هیچکس به من اهمیت نمی دهد.او حتی نمی گذارد من با تنها دوستم ارتباط داشته باشم.او حتی برای من گوشی نمی گیردم.فقط میگوید تو هنوز پخته نشده ای.هی شرطی برای گوشی خریدن برای من میگذارد و وقتی به ان عمل کردم شرط دیگه ای میگذارد.اگر هم بخواهم اعتراض کنم کتکم میزند.در حدی که نفسم بند می اید. من مثل هم سن و سالانم نیستم.من حتی تا حالا با هیچ پسری ارتباط نداشته ام. چون دوست ندارم مثل ان دخترای بد باشم یا خدایی نکرده بلایی بر سرم بیاید.هیچ حسی نسبت به جنس مخالفم ندارم و از انها خیلی بدم می اید.

جایی هم برای رفتن ندارم.حتی اتاق هم ندارم که در این طور مواقع بروم انجا گریه کنم.

نمی دانم چه کاری باید بکنم.هرچقدر فکر میکنم هیچ روشی به ذهنم نمی رسد که از این زندان زندگی خلاص شوم.

سختی ها انقدر زیاد هستند که اگر تا اخر عمرم بگویم پایان ناپذیر اند.

خواهش میکنم اگر میدانید من چه باید بکنم به من بگویید.خواااااههههششششششششششش میکنم من خیلیییییییییییییییییییی از این زندگی خسته شدم خیلیییییی.کاش خدا خودکشی را کار گناهی اعلام نمیکرد.میدانم اگر خودکشی کنم خدا مرا به جهنم میبرد.هییییچ کاااری نمیتونم بکنم که خلاص شوم هییییچیییییییییی

مهدی
۱۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۴
😞😞😔😔😔😔😔
ناشناس
۱۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۴
😭😭😭😭😭😭😔😔😔😔😔😔😔
الهه
۱۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۴
سلام عزیزم ، منم یه دخترم ، درک می کنم وقتی داری با مادرت صحبت می کنی چجوری فکر می کنن داری فیلم بازی می کنی و دروغ می گی اما مطمئن باش خدا می دونستم که تو تحملش رو داری که این اتفاق ها واست افتاده شاید باعث بشه از الان بتونی بری تو دل مشکلات و باهاشون بجنگی قدر همون داداش به قول خودت بی ادبت رو هم بدون چون یکی از رویا های من که هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت با هر چقدر تلاش هم بهش نمی رسم ، همون داداشی که تو داری فقط اینکه خدا هواتو داره ، که به راه بد کشیده نشی و با افتخار بتونی بگی بعد اون همه مشکل ، الان سرفراز هستم و مشکلاتم رو حل کردم. حالا دور از شوخی من از زندگی پر مشکل خوشم می اد ، یعنی از یه چاله در بیایی فوری بی افعی تو چاله بعد، حس خوبی بهم می ده ، نمی دونم چرا بعد هم من همیشه تو مشکلات یه ا واسه خنده و شوخی باهاش باز می کنم تا راحت تر بشه واسم بعد هم همیشه یادت باشه (این نیز بگذرد) خدایی خیلی حرفه ا
هلیا
۱۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۴
من هم یه دختر ۱۴ ساله مثل تو هستم هر زندگی سراشیبی داره و شاید خدا داره تو رو امتحان میکنه وقتی که مادرت تو رو درک نمیکنه سعی کن که به حرف هاش گوش نکنی و هر کاری که دلت میگه رو انجام بدی چون تو یک انسانی و حق بهترین چیز ها رو داری و اصلا به خودکشی فکر هم نکن که بدترین کاری است که میتونی با خودت بکنی هر روز وایسا جلوی آینه و به خودت افتخار کن که توی چنین شرایطی میتونی دوام بیاری و خیلی دلم میخواهد که بتونم باهات دوست باشم و بهت امید بدم و اینکه تو چند سال دیگه اینجا پیش مادرت هستی و آخر سر بعد از ۱۸ سالگی میتونی بری و کار کنی و ازواج و دیگه اختیارت دست خودت میوفته و میتونی تا آخر عمرت به بهترین شکل زندگی کنی
😍😍😍😍
۱۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۴
دخترگل🌹 بانوی زیبا 😍فقط باید خودتوتغییربدی تومیتونی هرطورکه دوست داری زندگی کنی باخانوادت رفیق شو سعی کن هرکاری اونارونسبت به شماراضی وشادمیکنه انجام بدی مثبت اندیش باش وبدون یکی هست که همیشه وهمه جاحواسش بهت هست واون خدای مهربونیه ❤ که هیچ وقت تنهات نمیزاره نمازبخون وباخدای خودت خلوت کن رازونیازکن دعا کن مطمئن باش همه چی به میلت پیش میره آرزوی خوشبتی وخوشحالی روزافزون برای تمام گلهای سرزمینم بخصوص شماروازخداوند متعال خواستارم😍
امیر
۱۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۴
من شرایطتو درک میکنم ، نمیدونم کِی این پیام رو میبینی و اصلا میبینی یا نه ، فقط ی پاسخ بده به این پیام که بدونم پیام رو خوندی. با اینکه مشاور نیستم اما مطالعات زیادی داشتم ، زندگی الآن برای تو خیلی سخت شده ، و حتما پیش خودت هزار بار گفتی که اگه بزرگ شدم هیچوقت مثل مادرم نمیشم. بدون اگه واقعا این تصمیم رو داری ، بدون با چه کسی میری زیر ی سقف! نزار فردی که در آینده باهاش ازدواج میکنی ان شاءالله ، آدم بدی باشه ، سعی کن حسابی شناخت ازش داشته باشی و این فکر که فقط از دست این خونواده خلاص شی به ذهنت نیاد! چون ممکنه گیر ی آدم بدتر بیفتی! پس سعی کن تو انتخابت دقت داشته باشی و تمام جوانب ی همسر خوب رو از همین سایت های مشاوره برداشت کنی. این از آینده برای حال هم بالاخره هر کی ی سختی داره. تو الآن تناه پناهت خداس ، هیچکس بیکس نیس! باباطاهر تو ی قسمت از شعرش گفته خدا یار منه چه حاجت کس! با اطلاعاتی که بالا گفتی ، که از سن خودت بهتر میدونی و درک داری و به این سایتا اومدی که ببینی راه حلت چیه ، مشخصه آدم فهیمی هستی. سعی کن درست رو بخونی! هرچند تمرکز حواس هم خیلی مهمه و بعضی اوقات مشکلاتی بوجود میاد که تمرکزت رو برای درس خوندن بهم میزنه ، اما سعی کن درساتو بخونی ، نمیگم که تنها راه خلاصی تو اینه! چون آینده انسان رو خدا مشخص میکنه. نمازتو بخون ، همیشه!!!!!! روزه بگیر! صبر داشته باش! و در نهایت ، به خدا توکل کن و هر نماز دعا کن! ممکنه با خودت بگی خب اینارو همه میگن ، اما من واقعا مشکل دارم ، مشکلات زیاد!!! ولی باید به عمق همین چن کلمه پی برد که صبر و تقوا ، قطعا جواب داره! خدا قطعا این تقواو صبر تورو میبینه ، بنظرت آیا خدا میخواد بنده هاش تو سختی باشن با اینکه بهش توکل میکنن!؟ بنظرت خدا ناامید انسان ها میکنه؟ قطعا نه ، خدا انسان ها رو امتحان میکنه ، اگه بتونی صبر خودت رو داشته باشی ، صد در صد ، اشاره میکنم ، صد در صد خدا نجاتت میده! چون بنده مخلصی براش بودی! گفتی که رفتی مشاوره ، من نمیدونم پیش کی رفتی و چی بهت گفتن ، ولی وقتی پیدا کردی ، به مشاور زنگ بزن ، حضوری برو ، و این داستان ها رو براش تعریف کن ، بهش بگو که واقعا راه چاره میخوای ، نه اینکه فقط ازت تعریف کنه و بگه از همسن های خودت بیشتر میفهمی! بهش بگو که در تمامی این مسیر ی شخص میخواد که راهنماش باشه ، ازش بخواه راهنماییت کنه و تو رو فقط واسه ی جلسه ، با هم صحبت نداشته باشین! سعی کن مشاورت یک خانم باشه!!! اینو حتما بدون که مشاورت خانم باشه! تو اینترنت مشاور های مختلفی هست. تو نت بزن رادیو عشق ، بعد برو قسمت مشاور. اینو بگم ، من خودم مشاوری چیزی نگرفتم! و اطلاعی از مشاور هاشون ندارم! ولی ولی ، چون سایتی هست که به نسبت مشهور تره ، پیشنها میکنم بهشون زنگ بزن ، باهاشون مشورت کن و کل حرفاشونو یادداشت کن! نه اینکه به ذهن بسپاری. در آخر ، شجاع باش! پیشنهاد هایی که بهت شد رو عملی کن! ببین راه درست کدومه! تو هم شجاعت داشته باش که بتونی از پس مشکلات بر بیای ، سایت های مشاوره‌ای خیلی خوبن! حتما استفاده کن. تو قسمت پرسش و پاسخ دیدگاه بزار. در نهایت اگه شجاع باشی و صبر داشته باشی و بگی بالاخره من با کار های درست و تصمیمات درست میتونم برای خودم موفق باشم و طعم شیرین زندگی رو بچشم. پس شجاع باشششش. با مشاوره همیشه در هر سنی ، مشورت بگیر ، بگو چیکار کنم ، هر مشکلی داشتی بگو. چرا؟! چون مشاور کسی هستش که در این زمینه ها مطالعه کرده و دانایی داره ، پس ی نفش عمیق بکش و به خدا توکل کن که در ادامه مسیر ، با توکل بر اون ، چیز های خوب رو برات رقم بزنه. هرچند یک سال از پیامت میگذره ، و احتمالش کمه پیام من رو ببینی ، ولی امیدوارم امیدوارم بالاخره به این سایت بیای و پیام من رو ببینی و به پیامم پاسخ بدی. خدایا ، به امید تو♡
رضا
۱۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۴
۰۲۱۸۸۸۸۸۸۸۴ ، سلام این تلفن این مرکزه ، نمیدونم مشاور زیبایین یا مشاور خانواده ، ولی میتونی توی اینترنت سایت رادیو عشق رو جستوجو کنی ، اونا مشاوره های خوبی دارن و ازشون بخواه کمکت کنن! حتما زنگ بهشون بزن! توکلت بر خدا باشه ، شجاع باش و به حرفاشون گوش کن و عمل کن. اینو اولویت اول بزار! اولویت دوم هم رفتن پیش مشاور های خود شهر توعه! یعنی حضوری بری پیش مشاور! پس حتما مشاور رفتن رو اولویت خودت بزار ، و حتما حتما حتما ازشون چاره بخواه و کل کل کل مشکلاتت رو بگو. مشاور همیشه خوبه! چون اون به این چیزا دانایی داره و مطالعه کرده! پس همیشه نظر مشاور رو بپرس!
کیانا
۱۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۴
درکت میکنم..منم یه شباهت های کمی با تو دارم ‌.منم ۱۴ سالمه . مامان و بابام جدا نشدن اما بعضی موقع ها دعا میکنم کاشکی جدا بشن ..دارم دیوونه میشم دیگه نمیتونم ادامه بدم ..هروقت گریه میکنم بهم میگن مگه بچه ای ..هممون عصبی شدیم دیگه نمیتونیم زندگی عادی ای داشته باشیم‌.یهویی همه چیز تغییر کرد مامانم یهویی عصبی شد یهویی رابطه خونوادگیمون بهم خورد..دیگه حالم از این زندگی بهم میخوره و تنها کاری که میکنم و بهت پیشنهاد میدم نفس عمیق کشیدنه..چون تو این شرایط هیچ امیدی نمیشد داشت..معلوم نیست خدا کجا رفته 💔کاشکی میشد یهویی بیدار میشدیم تا همش خوابه..منم مثل تو خیلی تحریمم هیچ کاری نمیتونم بکنم ..وضع مالیمونم بگی نگی خوبه..امیدوارم هرچه زودتر مشکلت برطرف بشه عزیزم..😔💖
پاسخ
ناشناس
۲۰ آبان ۱۴۰۰ - ۱۵:۱۶

سلام من یه پسر 13 سالم پایه هشتم

من امسال در درس ها ضعیف شدم و نمی خواهم درس بخوانم

و مادرم فقط تیکه می اندازد

و پدرم جلوی من چیزی نمی گه

و پشت سر به مادرم میگه اگه نمرش کم شه من می دونم با این

و خیلی داستانات دیگه

من از نظر روحی حالم بده

و نمی توانم به کسی بگم

برنامه نویسی را دوست دارم و دارم ادامه می دهم

اون هم بدون کلاس آموزشی

و مادر و پدرم هیچ کدوم آن را شغل نمی دانند.

حتی اجازه بازی با دوستانم را از طریق موبایل ندارم(ماینکرافت)

و می گن خطرناکه

تا حالا خونه یکی از دوستام نرفتم و کسی هم نیومده

تا حالا تو کوچه با بقیه بازی نکردم

شانس ندارم

چه کنم؟ کمک کنید؟

من هر روز آرزوی مرگ می کنم

و تا حالا تو گوگل کلی مطلب خواندم ولی حالم بدتر شده

پاسخ
parsa
۵ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۸:۴۹

تموم شد خیلی تاسیر گزار بود

پاسخ
هعی
۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۰:۲۴

خیلی دلم میخواد این مطلب رو به مامانم نشون بدم دقیقا ایده آل منه ولی میدونم خوندن این مطالب خودش زمینه دعوا میشه

پاسخ
رضا
۸ شهریور ۱۴۰۱ - ۲۰:۳۳

سلام ، ۰۲۱۸۸۸۸۸۸۸۴ ، این شماره تلفن همین سایته برای مشاوره ، نمیدونم مشاور زیباییه یا مشاور برای نوجوانان ، ولی تماس با اونا ضرری نداره که امتحان کنی ، پس زنگ بزن ، اگه هم مشاور زیبایی بودن ، پیشنهاد میکنم تو اینترنت ، " رادیو عشق " رو جستوجو کن و وارد سایت شو و به مشاورینش زنگ بزن ، مشاوره اونا بهتره ، بهش مشکلاتت رو تمام و کمال بگو و بخواه که واقعا چاره‌ای برات پیدا کنه ، توکلت به خدا باشه که خدا قطعا پاداش این صبر رو بهت میده ، شجاع باش.

پاسخ
فاطمه
۲۲ آبان ۱۴۰۱ - ۰۰:۱۴

سلام من با اینکه یک نوجوان ۱۶ ساله هستم یک توضیحی دارم متاسفانه چیزی که من الان دارم مشاهده میکنم نبودن امنیت هست ادم میره بیرون پارک یا جای دیگه کلی پسرهای بد و ولگرد انگار مثل شیطان میچرخن اصلا آدم نمیتونه پاشو بزاره بیرون بعد حتی اگه با خانواده هم باشی راحت نیستی انگار نه انگار حالیشون نمیشه و همین برنامه های اجتماعی مثل اینستاگرام و فیسبوک و تویتر اینها برنامه های بسیار بدی هستن کلی آدم بد توش هستند در این دوره زمونه متاسفانه باعث ناراحتی هم هست اینکه آدم خوب کم پیدا میشه پسر های خیلی کمی خوب پیدا میشن و دخترهای کمی خوب داریم

فرشته نخل
۲۲ آبان ۱۴۰۱ - ۰۰:۱۴
چی میگی چ ربطی داش دادا
پاسخ
پروا کیانی
۳ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۷:۵۵

سلام منم یه دخترم . همتون و درک میکنم و میفهمم چی میگید . یه چیزی میشه میگن تو ویگه بزرگ شدی و این کارا مناسب نیست و این حرفا . یه چیزی میخوای میگن تو هنوز بچه ای . خب یکی تکلیف مارو روشن کنه ما الان بزرگ شدیم یا بچه ایم؟؟؟؟ کدوم؟؟؟ . وقتی خودمون خومون و با یه نفر دیگه مقایسه میکنیم میگن تو مگه اونی؟؟تو زندگی خودت و داری . ولی وقتی یه کار اشتباهی میکنی میگن به فلانی نگاه کن چجوریه و یاد بگیر . الان من تو سن بلوغم و خیلی سریع عصبانی میشم و خیلی هم بد اخلاقم و خودم هم این و خوب میدونم ولی خانوادم درکم نمیکنن . من خواهر هم ندارم . با اینکه تو یه خانواده ی ۵ نفره هستم ولی خیلی تنهام . فقط با خدا درد و دل میکنم و حرف میزنم . میدونم خدا واسم کافیه ولی احتیاج دارم یکی باشه که وقتی حرف میزنم یه چیزی بهم بگه و باهام هم صحبت بشه و درکم کنه . بعضی وقتا از اینکه کسی درکم نمیکنه گریم میگیره .

پاسخ